با سلام به تمام دوستان
با توجه به تماس مکرر خانواده ها و مشاوره در خصوص رشته هایی مانند پارکور و مانند آن  خبری تکان دهنده از قطع نخاع شدن بهترین این رشته ها برایتان آماده کرده ایم تا خودتان قضاوت کنید .


حتما شنیده‌اید که می‌گویند تا وقتی خوشی باشد، همه رفیق‌اند ولی خدا آن روز را نیاورد که ورق برگردد و ناخوشی از راه برسد؛ با این مقدمه می‌خواهیم از ورزشکاری بگوییم که امروز با ناخوشی بزرگی مواجه شده و البته دوستانش در کنارش هستند ولی مسئولانی که در شکل‌گیری این تلخ ترین اتفاق زندگی وی سهم و نقش داشته‌اند، یا اثری از آثارشان نیست و یا بدتر؛ گویا معتقدند آنچه بر سر این جوان آمده، حقش است!

به گزارش «تابناک»، یک هفته پیش، حین برگزاری فستیوال بزرگ دو آزاد (یا "فری رانینگ" که شباهت‌های بسیاری با "پارکور" دارد) در بوستان ولایت و به میزبانی شهرداری تهران، متاسفانه یکی از شرکت کنندگان سرشناس این رشته با سانحه‌ای دردناک مواجه شد که به تشخیص پزشکان، قطع نخاع و فلج را برای وی به همراه آورده است.

«سعید رامین» که به هنگام اجرای برنامه خود، از چند مانع تعبیه شده در مسیر گذر کرده بود، به ناگاه در عبور از یک مانع خوب عمل نکرد و سرنگون شد تا در مقابل دیدگان اعضای فدراسیون ورزش‌های همگانی، اعضای کمیته پارکور و فری رانینگ، دوستان، رقبا و تماشاگران، اتفاقی رقم بخورد که درد آن برای بسیاری فراموش شدنی نیست.

این اتفاق تلخ در حالی رقم می‌خورد که مسئولان برگزاری نه تنها نکات ایمنی برای برگزاری چنین جشنواره‌ای را رعایت نکرده بودند، بلکه حتی فراموش کرده بودند برای حمایت از ورزشکارانی که هر لحظه از اجرایشان با خطرات جدی مواجه هستند، نیرو و تجهیزات درمانی فراهم آورده و دست کم یک آمبولانس برای اعزام سریع مصدومان احتمالی به مراکز درمانی تدارک ببینند.

بدین ترتیب مجموعه این ندانم کاری دست به دست هم دادند تا یک خطای ورزشکار نخبه منجر به حادثه‌ای شود که رخداد آن در این رشته ورزشی دور از ذهن نبوده و گویا آخرین نمونه تلخ آن، جان باختن یک پارکور کار کرجی در چند هفته اخیر ثبت شده است، ولی حتما حق خواهید داد که وقوع چنین رویدادی در یک فستیوال بزرگ و در مقابل چشمان مسئولان مختلف و در غیاب نیروهای امدادی، رویدادی بر روال طبیعی نیست.

شگفتی های ماجرا زمانی بیشتر می شود که بدانیم مسئولان برگزار کننده این فستیوال، از تمامی شرکت کنندگان مبلغ گزافی بابت ورودیه (هرنفر 250 هزار تومان!) دریافت کرده بودند و به ازای آن، وعده اهدای جوایز ارزشمندی را به برندگان داده بودند تا این وعده موجب شود رقابت جدی تر از همیشه شده و ورزشکاران نبود امکانات ایمنی را مانع اجرای حرکات ریسکی نیابند.

این در حالی است که به رغم پرداخت چنین هزینه هایی از جانب شرکت کنندگان و دریافت این ارقام سنگین از طرف برگزار کنندگان، هیچ کدام از طرفین حتی به فکر بیمه کردن ورزشکاران هم نبودند تا با زمین خوردن رامین از ناحیه گردن بر زمین سخت، برخی از متولیان برگزاری این فستیوال ترجیح دهند متواری شوند تا عاقبت شوم ورزشکار جوان، به ایشان سرایت نکند و جالب اینکه هیچ خبری از مسئولان بالادستی ایشان هم در دست نیست!

بدین ترتیب رخداد تلخ بوستان ولایت، نوار فستیوال های پشت سر هم در مناطق مختلف پایتخت را پاره می‌کند تا قطاری که پیش از توقف در بوستان ولایت،  سه روز قبل ایستگاه فستیوال برج میلاد را ترک کرده بود، راهی نقطه دیگری از شهر نشده و به بهانه‌هایی همچون حمایت از ورزشکاران(!)، سرگرم کردن شهروندان و ...، پروژه خرسند سازی مسئولانی که در سایه نمایش جوانان به شهرت می‌رسند، به انتها برسد تا به ناگاه در اقدامی شگرف، مسئولان فدراسیون ورزش های همگانی اعلام کنند که اصولا ورزش فری رانینگ و مشابهانش غیرقانونی است!

اینگونه و به همین سادگی رشته ای که تا روزهای گذشته ورزشکار داشته، فستیوال برایش برگزار می‌شده و حتی در یکی از فستیوال های بزرگش، قهرمانش با ضایعه ای بزرگ مواجه شده، غیر قانونی اعلام می‌شود چراکه اگر غیر از این شود، حتما همه خواهند پرسید فستیوال با مجوز کدام نهاد صادر شده است؟


اما بشنوید از اینکه در محل برگزاری مسابقه، در کنار مسئولان برگزار کننده و اعضای کمیته فری رانینگ که زیرمجموعه فدراسیون ورزش های همگانی هستند، ماموران نیروی انتظامی هم حضور داشته‌اند که معنای آن هماهنگ شدن مسابقات یک رشته غیرقانونی (به زعم مسئولان فدراسیون ورزشهای همگانی) با نهادهای مرتبط، مانند پلیس است اما چرا هیچ کسی متوجه غیبت ماموران امدادی در کنار ورزشکاران نشده، سوالی است که بی پاسخ مانده و به نظر کسی شهامت قبول مسئولیت ناشی از آن را نداشته است.

اینجاست که سخن همراهان سعید درباره اینکه بعد از مصدوم شدن وی، مسئولان مسابقه سعی در جابجایی او داشته‌ و غیر اصولی مصدوم را تکان داده‌اند، با لحاظ این نکته که وی قطع نخاع شده، به جنایتی ناشی از بی خردی شباهت پیدا می‌کند که پیش بینی نکردن سانحه در این مسابقات و نبود نیروهای امدادی، بارزترین نشانه برای اثبات آن است و حتی جا دارد که مورد توجه مقامات قضایی قرار گیرد.

از این بعد ماجرا که بگذریم، غیرقانونی اعلام شدن ماجرا هم شبیه به دم خروسی است که در میان قسم و سوگند مسئولان فدراسیون ورزشهای همگانی رنگ می‌بازد چراکه اگر این ورزش ها غیر قانونی اعلام شده‌اند، چگونه هم فستیوال‌های مختلف برای آن برگزار می‌شود و هم تدریس آن در مجموعه ورزشی های بزرگی مانند شهید شیرودی، قیانوری و ... در سطح پایتخت و برخی دیگر از شهرهای کشور ادامه دارد؟

آیا اگر این حادثه برای ورزشکاری به غیر از سعید رامین که نام و آوازه دار بود، رخ می‌داد، برای ورزشکاری که دوستانی نداشت که با رسانه‌ها در ارتباط هستند و می‌توانند از رنج رفته بر او داد سخن در دهند، آیا باز دو  آزاد، پارکور و امثال آن غیرقانونی اعلام می‌شد؟ اصلا آیا غیرقانونی اعلام کردن یک رشته که هم ورزشکار دارد و هم طرفدار، راهی غیر از پاک کردن صورت مساله است؟


شاید هم بد نباشد از متولیان برگزاری فستیوالی بگوییم که نه تنها برنده نداشته، بلکه تا دلتان بخواهد، بازنده داشته است؛ از سعید رامین که با سن بیست و چند سالگی در حال سپری کردن دوران تلخی است که لازمه کاهش اندوه وی، عیادت وی در بیمارستان نفت تهران است که مسئولان حراست بیمارستان مانع از اینکار می‌شوند! تا مسئولان برگزاری مسابقات که نه موبایلشان را روشن می‌کنند و نه کسی می‌داند چگونه ایشان را پیدا کند.

از این بازندگان که بگذریم، بازندگان بزرگتری هم هستند که حیف است یادی از ایشان نکنیم؛ مسئولان رده بالاتری که مجوز برگزاری فستیوال را صادر کرده‌اند اما به رغم بروز شرایط وخیم هم حاضر نیستند دست کم سری به پدر و مادر این ورزشکار مصدوم بزنند که سابقه افتخار آفرینی در دیگر رشته های ورزشی هم در کارنامه وی درج شده و چه بسا اگر آن سقوط تلخ نبود، مسئولان برای انداختن مدال به گردن وی، حاضر به سبقت از هم برای نائل آمدن به فیض ثبت در قاب تصاویر هم می‌شدند ولی حیف ... .

شاید بد نباشد دایره بررسی را گسترده تر کنیم تا امثال دادستان و مدعی العموم هم مورد پرسش قرار گیرد که تکلیف مصدومان فستیوال‌هایی که افتخارات آن به افراد دیگری رسیده و رنج زیبا شدن آن برعهده امثال سعید رامین نهاده می‌‌شود، چیست؟ آیا می‌توان با بروز فاجعه، از غیر قانونی بودن رشته سخن گفت و از تبعات قانونی ماجرا فرار کرد؟ آیا می‌توان برای رشته غیرقانونی، فستیوال برگزار کرد و از مامور کلانتری تا حقوق بگیر شهرداری را برای برگزاری آن به همکاری صدا کرد و در نهایت حتی به مصدومان خدمات ارائه نکرد؟

در پایان بد نیست گوشه ای از هنرنمایی های گذشته سعید رامین را تماشا کنید تا اگر هنوز دو آزاد برایتان علامت سوال به همراه دارد، ابهام تان برطرف شده و به یاد بیاورید چند بار با دیدن صحنه هایی مشابه در فیلم ها و سریال ها، به وجد آمده اید؛ ناگفته نماند که سعید بدلکار هم بوده و چه بسا نقش آفرینی های وی بارها با تشویق من و شما هم مواجه شده باشد!